اندر احوالات پسرم مازیار
پسرم نیم ساله شد. پسرم: از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق خود را در پستوی زمان تنها حس نمی کنم . . . دفترچه خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی بود سرشار از عشق و محبت کردی، نازنیم ، زیباترینم حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس می گو...